- стреляться (I) (нсв)
- فعل............................................................1. shoot(past: shot ; past participle: shot)ـ(vt. & vi. & n.) در کردن (گلوله و غیره)، رها کردن (از کمان و غیره)، پرتاب کردن، زدن، گلوله زدن، رها شدن، آمپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سوزش داشتن، جوانه زدن، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن............................................................2. fight a duel
Русско-персидский словарь. 2009.